Thursday, December 17, 2009

WINE

چیزی حدوده یک سالی می شه که با نرم افزار wine کار نکرده بودم و تا اونجایی که یادم زیاد کامل نبود و باگ های زیادی توش بود . امروز هنگام نصب نرم افزار ادیت صدا در لینوکس مجبور شدم wine رو نصب کنم . در هنگام کپی یک سری از فایل های exe به ویندوز به یه چیزه جالب برخورد کردم :


اجرای فایل های exe روی لینوکس به راحتی یک کلیک !!! اگه خودم با چشمای خودم نمی دیدم هرگز باور نمی کردم آخه مگه ممکنه !! (البته یک سری برنامه های سیستمی اجرا نمی شن)
به عنوان یه برنامه نویسم هزم این قضیه خیلی برام سخته !!

لینوکس هر روز بهتر از دیروز دینگ دینگ

Saturday, December 12, 2009

نامه ای به خدا


دگر فرياد ها در سينه ي تنگم نمي گنجد
دگر از فرط مي نوشي ميم مستي نمي بخشد
....
من اينك ناله ي ني را خدا خوانم
من آن پيمانه ي مي را خدا خوانم
....
شما اي مولياني كه مي گوييد خدا هست؟!
و براي او صفتهاي توانا هم روا داريد!
بگوييد پس بفهمم
چرا اشك مرا هرگز نمي بيند؟
چرا ناله هاي قلب مرا هرگز نمي شنود؟
"عجب بي پرده امشب من سخن گفتم؟!!!!"

خداوندا ...

اگر در نعشه ي افيون از من مست گناهي سر زد ببخشيدم
ولي نه؟!

چرا من روسيه باشم؟
چرا قلاده ي تهمت مرا در گردن آويزد؟
شب است و ماه ميتابد
ستاره نقره مي باشد
و گنجشك بر لبان هوس انگيز زنبق مي زند بوسه
من اما سرد و خاموشم

خداوندا ...

تو مي گفتي كه نامردان بهشت را نمي بينند
ولي من ديده ام
كه نامردان به از مردان
از خون جوانها، كاخها ساختند
تو ميگفتي اگر اهريمن شهوت
بر انسان حكم فرمايد
من او را مغلوب و با صليب خويش مصلوب خواهم كرد!
ولي من ديده ام

پس...قولت!
اگر مردانگي اين است
به نامردي نامردان قسم
نامرد نامردم اگر دستي به قرآنت بيالايم!

خداوندا ...

اگر روزي ز عرش خود به زير آيي
لباس فقر پوشي
"غرورت را"
غرورت را براي تکه ناني به زير پاي نامردان بياندازی ...
و شب آهسته و خسته
تهي دست و زبان بسته
به سوي خانه باز آيي
زمين و آسمان را كفر ميگويي
نمي گويي!

خداوندا ...

اگر در روز گرما خيز تابستان تنت را بر سايه ي ديوار بگشايي
لبت را بر كاسه ي مسي قير اندود بگذاري
و قدری ان طرف ترعمارتهای مرمرين بينی
واعصابت برای سکه ای اين سو ان سو در روان باشد
شايد هر رهگذر از درونت با خبر باشد
زمين و آسمان را كفر مي گويي
نمي گويي!

خداوندا !

اگر روزی بشر گردی
زحال بندگانت با خبر گردی
پشيمان می شدی از قصه خلقت،

خداوندا !

اگر در روز خلقت مست نمی کردی،
یکی را همچو من بدبخت؛ یکی را بی دلیل آقا نمی کردی ..! جهانی را اینچنین غوغا نمی کردی ...............

منبع : انجمن هم میهن
شاعر : نمیدونم